داستان های من و زندگی

| داستان هایی کسل کننده از روزمرگی

اگه اعتقاد دارید پس چرا ... ؟

سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۰۴ ب.ظ

اگه اعتقاد دارین که یه خدایی وجود داره و به حرفاتون گوش میده ...

چرا به جای اینکه وقتی مریض میشید میرید پیش دکتر و بیمارستان؟

چرا به جاش دعا نمیکنید یا نمیرید امام زاده؟ اگه خدا بخواد خوب میشید و اگه نخواد خوب نمیشید !

و انسان قاعدتا نباید مقابل خواست خدا وایسه ...

پس اگه اعتقادی دارید بهش عمل کنید. یا اعتقاد داشته باشید ، یا نداشته باشید.

هیچ چیز بدتر از بی تکلیف بودن نیست.

اگه جوابی دارید این زیر بنویسید ، و اگه ندارید روی کارایی که میکنید با دقت فکر کنید که با عقل جور در میاد یا نه!

۹۶/۱۰/۱۹
من !!

نظرات  (۳)

اعتقاد به خدا باعث تارک دنیا شدن و استفاده نکردن از علم نمیشه
حرفت خیلی بی اساس بود.اگر بخوای اینجوری بگی. میتونی بگی تو که به خدا اعتقاد داری اعتصاب غذا کن در عوض با خدا راز و نیاز کن.پس خدا اگر بخواد تو رو زنده نگه میداره.

همون خدایی که ما رو بوجود اورده.یسری نیاز توی وجود ما قرار داده و همچین راه برطرف کردن این نیازها هم توی این دنیا قرار داده
پاسخ:
موضوع اینه که یکی از ویژگی های مهم خدا "قادر مطلق" بودنشه. خیلی از علمای دین مثل امام علی میگن که " برگی نیست که بیفته ، مگر با خواست خدا"
و این یعنی اینکه خواست خدا بر هر چیزی اولویت داره!
پس اگه خدا بخواد یه چیزی میشه و اگه نخواد نمیشه ! و اینجا اختیار و مقابله معنیشو از دست میده!
کم ندیدم کسایی رو که به جای درمان مشهد رفتن تا  شفا بگیرن !!!
خداوند قادر هست اما ببین در این بین هم به انسان اراده و قدرت داده در حد خودش.
اگر تو بگی فقط و فقط خدا میتونه و از انسان سلب اختیار و اراده کنی. نعوذ باالله خدای مورد تصور تو خدایی زورگو و تحمیلی هست.
درصورتی که چیزی به تو تحمیل نمیشه 
میتونی شرایطتت رو با اراده خودت بهتر کنی
حتی توی قران داریم که اگر شرایط برات خوب نیست،مهاجرت کن

پاسخ:
همین حرف هم با قادر مطلق بودن خدا جور نیست.
خدا یا چیزی رو میدونه یا نمیدونه ؛ و اگه قبل از انجام دادنش توسط ما اونو میدونه پس ما اختیار نداره ( به عبارتی یعنی خودش مشخصش کرده ) و اگه بعد از انجام دادنش توسط ما اونو بدونه یعنی قادر مطلق نیست.
میتونی یه نگاهی به " برهان قادر مطلق " بندازی.
و البته یه تناقضه که سالهاست مطرحه
۲۶ خرداد ۹۷ ، ۰۷:۴۰ عبدالهیوک ناکازاکی
جالبه جالبه :)
از اون بحثاست ها، که امسال سر کلاس دینی‌مون پیش میومد و نهایتن با یه "وقت نداریم بذارید درسو تموم کنیم"، یا "موضوع خوبیه برای تحقیق 2 نمره‌ایتون" یا حتا "برید سراغ مراجع تقلید و رساله‌هاشون، من فقط یه معلم معمولی‌م" و یه "اجماعن صلوات (برای اینکه بشوره ببره و نکننمون تو گونی)" فیصله داده میشد میرفت :)
خیلی رک بگم، جواب دارم برای این حرف (و البته حوصله برای پر و بال دادن بهش و بحث بیشتر) ولی عقایدم حوصله شما رو سر میبره و پشیزی ارزش ندارند (کمبود اعتماد به نفس ندارم، واقعن میگم!) و همینطور جوابی که من قراره بدم به این سوال، حتا برای خودمم قابل قبول نیست چون این سوال، سوال خودمم هست. شبای امتحان خیلی بدجور روی این مسئله گیر میکنم و میگم خدایا تو که انقدر بزرگی و قدرتمندی، یه بیست چیه حالا از دست معلم در بره و نخونده مثلن جوابا نازل شه بهم و....دیگر موارد مشابهش در زندگی :)
همینقدر بگم که شدیدن معتقدم مثل یه مشت مهره شطرنج ریختیم وسط یه صفحۀ بازی، منتها فرق اساسیش با شطرنجی که ما میشناسیم اینه که سرانجام این بازی و تک تک مهره‌هاش از خیلی وقت پیشا توسط کسی که خلقش کرده، تعیین شده. ولی باید بازی کرد، قانونش اینه. بمونی، بازی کنی، نپرسی و نخوای بدونی چرا. چون کفره شاید؟! :)
از اون سوالاست که از بندۀ خدا بپرسید فقط باعث میشه پافشاریتون بر جوابی که تقریبن در ذهن دارید و میخواید بهش برسید (مگر اینکه عمیقن متضادش ثابت بشه) بیشتر بشه. بذارید از خودش بپرسیم بعد :)
برهان قادر مطلق، هوم؟ جالبه، خیلی.

+راستی، سلام!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی