با ناراحتی لباس هایش را میپوشد. با نارحتی از خانه بیرون میرود. با ناراحتی ماشین میگیرد. با ناراحتی حساب میکند. با ناراحتی کنار در می ایستد. نفس عمیقی میکشد. لبخند میزند و به جمع دوستانش وارد میشود.
این داستان منه. داستان اصلی من. یه لبخند دروغی که هیچکی متوجهش نمیشه.