داستان های من و زندگی

| داستان هایی کسل کننده از روزمرگی

لبخند

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۰ ق.ظ

با ناراحتی لباس هایش را میپوشد. با نارحتی از خانه بیرون میرود. با ناراحتی ماشین میگیرد. با ناراحتی حساب میکند. با ناراحتی کنار در می ایستد. نفس عمیقی میکشد. لبخند میزند و به جمع دوستانش وارد میشود.

این داستان منه. داستان اصلی من. یه لبخند دروغی که هیچکی متوجهش نمیشه.

۹۶/۰۵/۱۶
من !!

نظرات  (۱)

من اصلا نمیتونم ظاهرسازی کنم...میمیک چهره ام همه چیز رو لو میده

پاسخ:
اینجوری خیلی خوبه. ولی من از بچگی خودمو عادت دادم به تغییر چهره های پشت سر هم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی